حال نباید فراموش کرد که برای موجودات مجرد یک «حضور» داریم و یک «ظهور».
ظهور نفس در تن، به قوای نفس است. مثلاً وقتی نفس بخواهد در چشم ظهور کند به قوهی بینایی ظهور میکند.
و یا وقتی بخواهد در گوش ظهور کند، به قوهی شنوایی ظهور میکند.
پس میگوییم ظهورش به قوای اوست، ولی حضورش به خود اوست. یعنی در همه جای بدن خودش به صورت کامل و تمام هست.
در مورد خدا هم همینطور است که ظهورش به مخلوقاتش است، ولی حضورش به خودش است، خودش مجرد مطلق است و لذا حضور مطلق دارد، ولی ظهورش در عالم مجردات به مجردات است، و در عالم ماده به مخلوقات مادی است و لذا نباید بین حضورِحق و ظهورِحق اشتباه شود.