عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ بَنِی أُمَیَّةَ أَطْلَقُوا
لِلنَّاسِ تَعْلِیمَ الْإِیمَانِ وَ لَمْ یُطْلِقُوا تَعْلِیمَ الشِّرْکِ لِکَیْ
إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَیْهِ لَمْ یَعْرِفُوهُ
ترجمه :
بنی امیه مردم را برای تعلیم دین آزاد میگذاشتند، و اجازهی تعلیم شرک نمیدادند؛
تا وقتی به شرکشان بردند، مردم شرک را نشناسند.
پینوشت :
باید شرک و ایمان را باهم شناخت. دانستن تنها یکی از آن دو باعث هدایت آدمی نمیشود لذا هم باید ایمان را شناخت و هم شرک را.
شرک شناسی یا همان شیطان شناسی، در زمانه ما غربشناسی میشود؛
چرا که غرب نماد کفر و شرک و شیطان است.
(البته منظور تفکر غرب است و غرب زدگی)
یعنی در کنار نفس شناسی و خدا شناسی باید غرب شناسی هم کار کرد .
ما بعد از معرفت النفس، قصد پرداختن به غربشناسی و حرکت جوهری که خداشناسی ناب است، را داریم.
البته ممکن است عمر ما کفاف نکند، و به شما پیشنهاد میکنم که در کنار معرفت النفس به این دو مورد هم بپردازید.