معرفت نفس؛ معرفتی است جهتدار که به شناختِ حقیقتِ جامعِ واحدی به نام «نفس مجرد انسانی» منجر میشود
و راه رسیدن به «حقیقت جامع اَحدی» یعنی خداوند را باز میکند.
ولی زنهار که باید متوجه بود این معرفت، غیر از علمهایی است که هدفشان جمع اطلاعات است و انسان در چنین علومی تا بینهایت کسب علم میکند، ولی از حقیقت خود و حقیقت عالَم غافل است.
یعنی از همه چیز غافل است،
چنانچه امیرالمؤمنین«علیهالسلام» میفرمایند: « کَیْفَ یَعْرِفُ غَیْرَهُ مَنْ یَجْهَلُ نَفْسَه»[1]
یعنی چگونه انسان میتواند غیر خود را بشناسد در حالیکه به خودش جاهل است.