انسان یک تن دارد و یک من .
که حقیقت او همان (من) یا (نفس) اوست و همه ادراکات، مخصوص و مربوط به نفس است .
_____________________
پی نوشت :
در محاورات فارسی زبانان (من) ، (نفس) ، (روح) ؛ به یک معنا به کار می رود. و در این نوشته هم از آن محاورات سرپیچی نشده است.
ولی قرآن نفس را به جای (من) انسان یا (جان) او به کار می برد .
پی نوشتی دیگر :
ما د راین پست ادعای خود را مطرح کردیم. تا عزیزان در آن تامل و تفکر بفرمایند، تا وقتی خواستیم باهم دیگر این ادعا را بیابیم در یافتن راحت تر باشیم .
لذا در پست های بعدی هدف یافتن و باور این ادعا است.
البته چنانچه قبلا هم گفته شده در یافتن ما استدلال و برهان به بحث نمی آوریم که پای بحث ما را بگیرد و پایین بکشد.
ادعای اول :
انسان یک تن دارد و یک من .
ادعای دوم :حقیقت او همان (من) یا (نفس) اوست
ادعای سوم :
همه ادراکات، مخصوص و مربوط به نفس است .